محل تبلیغات شما



وقتی که سعی می‌کنم نگاهم را بالا بیاورم و اتفاقات امروز دنیا و کشورم را به صورت کلان و استراتژیک بررسی کنم، یکی از آن جاهایی نمی‌توانم آن را خوب تحلیل و درک کنم، کارکرد رسانه است. آن چیزی که قطعیست اینست که رسانه یک ابزار است. پس وقتی که جریان‌های اصلی و کلان امروز دنیا را شناختید باید ببینید که این ابزار در دست کدامشان است. این موضوع هم تا حد خوبی روشن است. اما آن‌جایی که هنوز نتوانستم به خوبی آن را درک و تحلیل کنم، کارکرد این ابزار در دست فلان جریان است.
وقتی به این احتمال فکر می‌کنم، دلم می‌لرزد. به این فکر می‌کنم که شاید در یکی از این روزها او بیاید. همان کسی که پسر فاطمه (س) است. همان کسی که سرزمین وحی را که امروز تکیه‌گاه حکومت شیطان شده است، از بند آن شیاطین آزاد خواهد کرد. فکرش را بکن که تو در مصاف کربلا می‌بودی! یک لحظه فکرش را بکن. نه! نه! از این یک لحظه‌ها بدم می‌آید. یک لحظه فکر کردن به کربلا یعنی غفلت، یعنی غافل بودن، یعنی عمرت را مزرعه شیطان قرار دادن.
می‌خواهم از تو بنویسم، از بابابزرگ! چند روزی است که می‌گویند رفته‌ای، راست می‌گویند؟ این سال‌های آخر من هیچ‌وقت نبودم. تقدیرم این شده بود که در شهر خودم نباشم و در پی سرنوشتم از این شهر به آن شهر بروم. مادرم که رفت، آمد به شهر من و رفت. اما تو در همان خانه رفتی. راست می‌گفتی! تو دیگر عمری گذرانده بودی و حالا می‌بایست در خانه‌ات بنشینی و دیگران به سراغت بیایند. نمی‌دانستم که برای رفتنت هم آن خانه انتخاب شده بود.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خورشید